کندوکاوی در ارزش گذاری شرکت های دولتی

مقاله.jpg

ارزش گذاری فرایندی است که در آن ارزش فعلی دارائی یک شرکت به تقریب بسیار نزدیک تعیین و مشخص می گردد، در واقع ازش گذاری به این سوال پاسخ می دهد که یک دارایی، شرکت یا کسب و کار چقدر می ارزد. تعیین ارزش دقیق یک شرکت تقریبا ناممکن است، با آنهم یک سری مدل ها و چارچوب هایی را دانشمندان حوزه اقتصاد برای تعیین ارزش ذاتی یا ارزش اقتصادی شرکت ها تبیین نموده اند.
هدف ارزش گذاری شرکت ها تعیین ارزش واقعی، ادغام دو یا چند شرکت در یک شرکت، ادغام، تملیک، همکاری مشترک و جلب و جذب سرمایه گذاری بخش خصوصی در شرکت ها می باشد، و سهم سرمایه گذار بر اساس نسبت سرمایه‎ی وارده شده به شرکت تقسیم بر ارزش پس از جذب سرمایه شرکت می باشد.
با رویکار آمدن نظام جدید در کشور تلاش صورت گرفت تا شرکت های دولتی را از نو به پا ایستاده نمایند و شرکت ها بتوانند به صورت تدریجی دوباره جایگاه تاریخی شانرا احراز نمایند. زیرا جنگ های چهار دهۀ اخیر اثرات مخربی را بالای چرخ حرکت تصدی های دولتی گذاشته و تقریبا بیش از ۹۰ درصد فعالیت های این بخش را به رکود مواجه کرد. پیش از این تصدی های دولتی یکی از ارکان مهم اقتصادی کشور را تشکیل می داد و از پتانسیل قابل ملاحظه برای رشد اقتصادی، ثبات مالی و افزایش درآمدهای دولتی برخوردار بود تا جاییکه بیش از نصف بودجه دولت از رهگذر عواید حاصله از تولید و فعالیت شرکت های دولتی تامین می گردید، جنگ های خانمان سوز و نبود توجه و استراتیژی مشخص در بخش تصدی ها باعث شد تا سهم تصدی گری در اقتصاد کشور کاهش یابد و عواید حاصله از آن از ۶۰ درصد به ۱ درصد افت کند.
با تغییرات جدید که در محیط سیاسی کشور پدید آمده است، دولت تلاش ها را روی دست گرفته است تا شرکت های دولتی همانند قبل بتوانند جایگاه شانرا در اقتصاد ملی احراز نمایند و به حیث یک منبع مطمئن و پایدار عوایدی برای تقویت بودجه ملی کشور کمک نمایند. 
از آنجائیکه نخستین اقدام در راستای احیای مجدد شرکت های دولتی را تعیین ارزش فعلی (Present value) تشکیل می دهد، از همین رو فرایند ارزش گذاری شرکت های دولتی مورد مداقه هیئت رهبری ریاست عمومی شرکت های دولتی وزارت مالیه قرار گرفت.
پر واضح است که پروسه ارزش گذاری شرکت های دولتی کار ساده ای نبوده و در این راستا هیئت اعزامی و رهبری ریاست عمومی شرکت های دولتی با چالش های عدیده ای مواجه شدند کما اینکه می دانیم ارزش گذاری فرایند پیچیده و همراه با چالش ‌است. همان‌طور که یادآور شدیم، هدف از ارزشگذاری یافتن ارزش ذاتی یک شرکت است. برای تعیین ارزش ذاتی یک شرکت نیازمند دانستن تمام اطلاعات مربوط به آن شرکت هستیم؛ از جریان‌های درآمدی فعلی و بالقوه، صورت‌های مالی و وضعیت فروش قبلی و پیش‌بینی شده گرفته تا اندازه بازار و سهم از بازار، ارزش برند، عملکرد رهبری شرکت و…. بنابراین بدیهی است که دسترسی به تمام این اطلاعات چندان آسان نباشد و می طلبد تا به صورت شبانه روزی کار مداوم و بدون وقفه در این راستا صورت گیرد.
ریاست عمومی شرکت های دولتی هیئت و تیم های تخنیکی خود را به ۳۶۴ ولسوالی و ۳۴ ولایت کشور اعزام نمود تا فرایند ارزش گذاری تخمینی شرکت های دولتی را با استفاده از پارامترهای مختلف تعیین نمایند، استفاده از واژه تخمینی تقریبی به این خاطر است که محاسبه دقیق ارزش واقعی یک شرکت تقریبا نشدنی است. با آنهم  تیم اعزامی ریاست تصدی های دولتی فرایند تعیین ارزش فعلی(Present value) شرکت ها را بر اساس روش برابر با ارزش ذاتی (Intrinsic value) یا ارزش اقتصادی (Economic value) آن تعیین نمود و دقیقا تخمین نمود که دارایی موجود شرکت های دولتی به طور کلی چقدر  می ارزد.
جالش بعدی که تیم تخنیکی اعزامی ریاست عمومی شرکت های دولتی با آن مواجه بودند، فاکتور زمان بود. که متاسفانه بیش از نیم قرن از وضعیت دقیق شرکت های دولتی معلوماتی درستی در دست نبود، زیرا ارزش گذاری اکثریت مطلق شرکت های دولتی به اساس نرخ و شرایط و مقتضیات ۵۰ سال قبل تعیین گردیده بود، تمام جایدادهای منقول و غیر منقول شرکت دولتی در بیلانس نفع و ضرر شرکت های دولتی به اساس قیمت های آنزمان درج و تثبیت شده بود. لذا ایجاب می نمود تا پروسه ارزش گذاری شرکت های دولتی از نو آغاز گردد، بناء هیئت رهبری ریاست عمومی شرکت های دولتی پروسه ارزیابی شرکت های دولتی را آغاز کرد که در نتیجه آن در طی بازه زمانی دوساله توانست که ۱۶ شرکت دولتی را از نو ارزش گذاری نماید . خروجی این ارزیابی بسیار قابل توجه و مسرت بخش بود زیرا در نتیحه آن ارزش دارایی های منقول و غیر منقول شرکت های دولتی از ۴۰ میلیارد افغانی به ۸۵ میلیارد افغانی افزایش یافت که افزایش حدود ۴۵ میلیارد افغانی را نشان می دهد. 
افزایش ارزش شرکت های دولتی کمک زیادی برای تقویب و رشد شرکت های دولتی ایفا می نماید زیرا به شرکت های دولتی اجازه می دهد که با سهم تقریبا ۹۰ میلیاردی (افغانی) در اقتصاد ملی، نقش بارزی را برای توسعه کسب و کار، افزایش درآمد، رشد اقتصادی کشور و منبع پایدار درامد برای بودجه دولت ایفا نمایند. افزون بر آن فرایند ارزش گذاری به شرکت کمک می نماید تا درایی های راکد خود را شناسائی نموده و آنرا تبدیل به پول جهت توسعه فعالیت های تجاری خود نمایند، اغلب محصولات و تجهیزات شرکت ها مدتی زیادی می شود که در گوشه و کنار انبار شده و توده عظیمی از گرد و غبار بالای آن نشست نموده است، این دارایی ها راکد بوده و موجودیت شان به میزان سرمایه در حال گردش شرکت های کمک نمی کند، شرکت های می توانند با فروش این دارایی ها و تبدیل آن به سرمایه دورانی شرکت، درامد های شرکت ها را افزایش داده و میزان منفعت و فعالیت های شرکت ها را افزایش می دهند.
به عنوان جمع بندی نهایی یادآور می شود که شرکت های دولتی از پتانسیل بالقوه برای افزایش عواید ملی، کاریابی و رشد اقتصادی کشور برخوردار می باشد و نگاه استراتیژیک و بکارگیری پالیسی های موثر اقتصادی و جلب سرمایه گذاری در این بخش می تواند که شرکت های را منحیث منبع پایدار برای تقویب بودجه ملی مبدل نماید و به حرکت افغانستان بسوی رسیدن به خودکفائی اقتصادی کمک کند که ارزش گذاری مجدد شرکت های دولتی نخستین گام در این مسیر خواهد بود.
نگارنده: 
ریاست عمومی شرکت های دولتی